در این حوالی
پشت چراغ عاشقی اشعار
من هم عابرند
یک شهر عاشق پیشه ای
همچون چراغ لاله ای
راوی اجبار تو من
یک دم پر از یک
خاطرات زخمی
مثل یک بهت و انتظار
با این همه بغض و خیال
انتظار با تو ماندن در جهان
با تو هم در یک
ره پر پیچ و خم
شعر من و جان تو
من چون روانی و خراب
با جام می سر می کنم
با یک سرای عاشقی
عشق را محکم میکنم
چون که در این
خواب و خیال
با عشق تو پر می کشم
شیر و عسل را سر یکی
در این حوالی می کشد
چون که عذاب
با عذوبت در گرفت
در این همه ماء معین
ساز سرایم می زنم
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 653
بازدید ماه : 2706
بازدید کل : 304011
تعداد مطالب : 828
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1
<-PollItems->
|
||